معلم ناهوک آرام و رام و راحتی آرام جان می خواهمت. صلوات بر خاتم پیامبران(ص)
| ||
|
از منزل کفر تا به دین یک نفس است وز عالم شک تا به یقین یک نفس است ایـن یـک نفس عـزیز را خـوش مـیدار کز حاصل عمر ما همین یک نفس است ایک دفعہ خلیفئہ وقت ابو جعفر منصور کسی بات پہ سفیان ثوری رحمتہ اللہ علیہ سے ناراض ہوگیا اور مکہ مکرمہ حکم بھیج دیا کہ سفیان ثوری رحمتہ اللہ کو پھانسی دینے کیلئے سولی نصب کی جائے ۔ جب اس بات کی اطلاع حضرت ثوری رحمتہ اللہ علیہ کو ملی تو آپ آرام فرما رہے تھے ۔ شاگرد نے مشورہ دیا کہ آپ منصور کے آنے سے پہلے کچھ دنوں کیلئے روپوش ہوجائیں ۔ یہ سن کر حضرت ثوری رحمتہ اللہ اطمینان سے اٹھے اور بیت اللہ پہنچ کر غلاف سے چمٹ گئے اور کہا کہ یا اللہ ! اگر ابوجعفر مکہ پہنچا تو تیری میری دوستی ختم ۔ انکا یہ کہنا تھا کہ اطلاع پہنچ گئی کہ ابوجعفر منصور مکہ پہنچنے سے پہلے ہی مرگیا ہے با سلام خدمت دوستان عزیزم. از اینکه خیلی مطالبم کم و کم تر شده اند خیلی خیلی عذرخواهم. حقیقتش وقت زیادی جهت گذاشتن مطلب و فکر کردن ندارم وگرنه مطالب بسیار زیاد هستند جهت گذاشتن در وبلاگ. امروز هم میخوام در مورد تدریس و روزهای خوب و بد و سختی ها و آسانی هایش بنویسم. امسال در دبستان فرهنگیان سال بسیار پربار و خوبی داریم. واقعا از اینکه در کنار همکارانی هستم که در عین نداشتن ادعا واقعا بسیار دانا و در فن خود بی مثال هستند، خیلی خوشحال هستم. خیلی از همکاران با آنکه خودشان استاد ما هستند ولی باز هم با کمال تواضع در خیلی از موضوعات نظر افراد حقیری مثل ما رو هم جویا می شوند. بهرحال فرصت بسیار خوبی است تا ما هم از تجربیات این بزرگواران استفاده کنیم. امسال من پایه دوم تدریس می کنم همانند سال قبل. البته پارسال پایه پنجم هم تدریس می کردم و هنوزم از سال قبل و مدرسه و دانش آموزان خاطرات بسیار زیبایی دارم. تدریس در پایه دوم بنابر اینکه دومین سال است که کتاب های درسی تغییر پیدا کرده اند یکی از مشکل ترین پایه ها است. البته بنظر من کتاب های درسی اهداف خوبی را دنبال می کنند به شرطی که ما معلمین به نحو احسن در کارمان انجام وظیفه کنیم. قبل از تدریس حتما شب قبل مطالعه ی کتاب درسی و یا کتاب راهنمای تدریس معلم ضروری است. کلاس من 33 نفر آمار دارد و همین بالا بودن آمار خود مشکل بزرگی در بررسی تکالیف دانش آموزان و تصحیح املا و سایر برگه های دانش آموزان ایجاد می کند. چیزی که اولیاء محترم از ما معلمان انتظار بسیاری در این زمینه دارند. ولی همانطور که هر فرد عاقلی می داند هیچ آموزگار یا معلمی به تنهایی نمی تواند دانش آموز را تبدیل به دانشمند کند. البته من تأثیر معلم را انکار نمی کنم. اما در این راستا اولیاء و تأثیری که در منزل بر دانش آموز دارد بسیار زیاد است. در مورد برخورد با دانش آموزان ، بخصوص دانش آموزان ابتدایی و پایه های اول و دوم ، بهترین روشی که سراغ دارم برخورد محبت آمیز و مهربانانه است. البته باید تفاوت های فردی دانش آموزان را نیز در نظر داشته باشیم. واقعا اگر کسی از ته دل تدریس کند چیزی بالاتر از درس دادن وجود ندارد. آموزش عشقم از همین مکتب توست اگر تندبادی براید ز کنج / بخاک افگند نارسیده ترنج ستمکاره خوانیمش ار دادگر / هنرمند دانیمش ار بیهنر اگر مرگ دادست بیداد چیست / ز داد این همه بانگ و فریاد چیست ازین راز جان تو آگاه نیست / بدین پرده اندر ترا راه نیست همه تا در آز رفته فراز / به کس بر نشد این در راز باز برفتن مگر بهتر آیدش جای / چو آرام یابد به دیگر سرای دم مرگ چون آتش هولناک / ندارد ز برنا و فرتوت باک درین جای رفتن نه جای درنگ / بر اسپ فنا گر کشد مرگ تنگ چنان دان که دادست و بیداد نیست / چو داد آمدش جای فریاد نیست جوانی و پیری به نزدیک مرگ / یکی دان چو اندر بدن نیست برگ دل از نور ایمان گر آگندهای / ترا خامشی به که تو بندهای برین کار یزدان ترا راز نیست / اگر جانت با دیو انباز نیست به گیتی دران کوش چون بگذری / سرانجام نیکی بر خود بری اولین روز دبستان باز گرد / کودکی ها شاد و خندان باز گرد باز گرد ای خاطرات کودکی / بر سوار اسب های چوبکی خاطرات کودکی زیباترند / یادگاران کهن ماناترند درسهای سال اول ساده بود / آب را بابا به سارا داده بود درس پنداموز روباه و خروس / روبه مکار و دزد و چاپلوس روز مهمانی کوکب خانم است / سفره پر از بوی نان گندم است کاکلی گنجشککی باهوش بود / فیل نادانی برایش موش بود با وجود سوز و سرمای شدید / ریز علی پیراهن از تن میدرید تا درون نیمکت جا می شدیم / ما پر از تصمیم کبری می شدیم پاک کن هایی ز پاکی داشتیم / یک تراش سرخ لاکی داشتیم کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت / دوشمان ازحلقه هایش درد داشت گرمی دستانمان از آه بود / برگ دفتر ها به رنگ کاه بود همکلاسی های درد و رنج و کار / بچه های جامه های وصله دار بچه های دکه سیگار سرد / کودکان کوچک اما مرد مرد کاش هرگز زنگ تفریحی نبود / جمع بودن بود و تفریقی نبود کاش می شد باز کوچک می شدیم / لااقل یک روز کودک می شدیم ای معلم نام و هم یادت بخیر / یاد درس آب و بابایت بخیر ای دبستانی ترین احساس من / باز گرد این مشق ها را خط بزن با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، مردم متدین و باخدای سراوان بیش از پیش به مساجد روی می آورند و از کسب و کار خود می کاهند. ماه رمضان در این شهر تاریخی و مذهبی رنگ و بوی خاصی دارد. تلاوتها ، نیایشها ، مناجاتها ، قیام اللیل ها و تهجدها و روزه داری های مردم، خود نشانگر این امر می باشد. رمضان که می آید با خود بوی قرآن و دعا می آورد زیرا این ماه، ماه قرآن است. بنده نیز که عضو کوچکی از این شهر می باشم آنچه را که از آداب و رسوم این ماه دیده ام به اختصار بیان می دارم. یکی از کارهای مهمی که مردم انجام می دهند عبادت است. روزه گرفتن و افطار نمودن بخش عمده ی این عبادات را تشکیل می دهد. بیشتر مردم در سفره ی افطار از میوه جات و شربت جات گرفته تا غذاهای سنتی من جمله: سمبوسه ، پکوره ، نان محلی و... استفاده می کنند. نماز تراویح نیز که بعد از نماز عشاء بصورت جماعت برگزار می شود، مردم را بیشتر به معنویات این ماه پر برکت نزدیک می کند. در نماز تراویح که بیست و نه الی سی شب به طول می انجامد، مردم بهمراه حافظان قرآن ، قرآن را ختم کرده و در شب ختم قرآن جلساتی عرفانی با حضور بزرگان دین و علماء برگزار می کنند. در این جلسات که با حضور پرشور جوانان برگزار می شود، همه از خدا و قرآن و رمضان می گویند و می شنوند. همچنین در پایان جلسات معمولا دعا خوانده می شود. اعمال مردم این شهر را در این ماه، فقط کسی بخوبی می تواند حس کند که واقعا در اینجا حضور داشته باشد. هم اکنون بنده با چند نفر از دوستان و برادران هر شب به همراه هم برای برگزاری نماز تراویح به مسجد نور می رویم و پشت سر حافظ محمد کریم نماز میخوانیم. همین شوق و ذوق برای نماز و دعا واقعا جای دیدن و تعریف کردن دارد، چیزی که در غیر این ماه بندرت به آن برمی خوریم. از خداوند مهربان خواستار آنم که در غیر رمضان نیز دلهایمان را همین گونه وابسته ی مسجد و خداوند بگرداند. " آمین " پادشـاها جرم ما را در گذار ما گـنهگـاریم و تو آمـرزگار تو نکوکاری و ما بد کرده ایم جرم بی اندازه بی حد کرده ایم سالها در بند عصیان گشته ایم آخر از کرده پشیمان گشته ایم دائماً در فسق و عصیان مانده ایم هم قرین نفس و شیطان گشته ایم روز و شب اندر معاصی بوده ایم غافل از امر و نواهی بوده ایم بی گنه نگذشت بر ما ساعتی با حضور دل نکردم طاعتی بر در آمـد بنـده ی بگریخته آبروی خود به عصیان ریخته مغفرت دارد امید از لطف تو زان که خود فرموده ای لا تقنطوا بحـر الطاف تـو بی پایان بود نا امید از رحمتت شیطان بود نفس و شیطان زد کریما راه من رحمتت باشد شفاعت خواه من چشـم دارم از گنــه پاکـم کنـی پیش از این کاندر لحد خاکم کنی اندر آن دم کز بدن جانم بری از جهان با نور ایمانم بری ندانم کان مه نامهربان یادم کند یانه صبا از من پیامی ده به آن صیادسنگین دل
کشور آرژانتین ادامه مطلب با نگاهی به مدارس و توجه بیشتر به روش عمل آنها خواهید دید که با وجود تفاوت های بسیار اندک در ساختار و شکل مدارس و نیز یکسان بودن مواد و کتب درسی، تفاوت های زیادی بین مدارس و سطح درسی و نتایج دانش آموزان آنها مشاهده می شود. پس با اندکی تأمل می توان فهمید که عاملی دیگر وجود دارد که موجب می شود سطح درسی، حال و هوای مدرسه و روابط بین فردی در این مراکز آموزشی متفاوت شود. ادامه مطلب در مجالی که برايم باقيست باز همراه شما مدرسه ای می سازيم که خرد را با عشق علم را با احساس و رياضی را با شعر دين را با عرفان همه را با تشويق تدريس کنند لای انگشت کسی قلمی نگذارند و نخوانند کسی را حيوان و نگويند کسی را کودن و معلّم هر روز روح را حاضر و غايب بکند و به جز از ايمانش هيچ کس چيزی را حفظ نبايد بکند مغز ها پر نشود چون انبار قلب خالی نشود از احساس درس هايی بدهند که به جای مغز ، دل ها را تسخير کند از کتاب تاريخ جنگ را بردارند در کلاس انشا هر کسی حرف دل ش را بزند غير ممکن را از خاطره ها محو کنند تا ، کسی بعد از اين باز همواره نگويد :"هرگز" و به آسانی هم رنگ جماعت نشود زنگ نقاشی تکرار شود رنگ را در پاييز تعليم دهند قطره را در باران موج را در ساحل زندگی را در رفتن و برگشتن از قلّه کوه و عبادت را در خلقت خلق کار را در کندو و طبيعت را در جنگل و دشت مشق شب اين باشد که شبی چندين بار همه تکرار کنيم : عدل آزادی قانون شادی امتحاني بشود که بسنجد ما را تا بفهمند چقدر عاشق و آگه و آدم شده ايم در مجالی که برايم باقيست باز همراه شما مدرسه ای می سازيم که در آن آخر وقت به زبانی ساده شعر تدريس کنند. ارزشیابی توصیفی، شکلی از ارزشیابی تحصیلی-تربیتی است که در آن معلم با مشارکت فعال و دانش آموز و اولیای ایشان با استفاده از ابزار های مختلف به جمع آوری اطلاعات در زمینه تلاش ها، پیشرفت ها و موفقیت های دانش آموزان می پردازد و با طبقه بندی تحلیل و تفسیر اطلاعات به آنها کمک می کند تا بهتر یاد بگیرند و مشکلات یادگیری خود را به کمک اولیا و معلمان برطرف کنند. ادامه مطلب نکات املا : 1- هنگام نوشتن املا ، به انتخاب قلم و کاغذ مناسب ، فاصله ی چشم با کاغذ ، درست نوشتن و شیوه ی صحیح به دست گرفتن قلم ، توجه شود . 2- باید توجه داشته باشیم ، در نوشتن املا ، صدا و حروف پایانی کلمات به ویژه افعال را حذف نکنیم مانند نوشتن « آن ها رفتن » به جای « آن ها رفتند » . ادامه مطلب پروفسور حسابی؛ ملقب به پدر فیزیک ایران بعد از ملاقاتی كه با انیشتین داشتند و پس از آنكه انیشتین به ایشان نوید می دهند كه نظریه شما در آینده ای نه چندان دور، علم فیزیك را در جهان متحول خواهد كرد، به پروفسور پیشنهاد می دهد كه برای تكمیل نظریه خود در آزمایشگاه مجهز دانشگاه شیكاگو به كار خود ادامه دهد. در ادامه خاطره ای بسیار آموزنده از ایشان در دانشگاه شیکاگو نقل شده كه هر ایرانی را به فكر وا می دارد. امیدوارم شما دوستان هم فرصت خوندنش رو از دست ندهید ...
ادامه مطلب تقریبا از آغاز مشروطه و به طور مشخص دهه شصت تاکنون بحث جهانی شدن ادبیات فارسی بر سر زبانها افتاده است. خوب یا بد با دنیایی رو در روییم که دیگر مرزها را کنار گذاشته و در هم مخلوط شده است. دیگر چون گذشته ادبیات و تفکر غرب بر همه ذهن و زندگی دیگر ملل تسلط ندارد.
ادامه مطلب علاقه ودید حافظ به شیراز از منظر دیوان او و غزلیاتش بخوبی مشهود است و این اشارات با رویدادهای تاریخی زمان حافظ تطابق دارد. بنابراین در دیوان حافظ اگر غزلی شیوا و دلپسند خوانده میشود یقین در خلال ابیات آن رمزآسا و یا آشکارا واقعهای در روانش و در اندیشه اش سیر میکند. ادامه مطلب مولانا طارق جميل در شهر فيصل آباد پنجاب پاكستان در سال 1953 میلادی ، در خانواده اي بسيار متمول ، فرهنگي و دانشگاهي بدنيا آمد ، وي در كودكي بسيار تيزهوش و زيرك بود ، تحصيلات خود را در مدارس دولتي به پايان رسانده وارد دانشگاه شده و در رشته پزشكي مشغول به تحصيل مي شود كه يادر همين دوران با گروهي از جماعت تبليغ ملاقات مي كند كه در پي آن سه روز تشكيل مي شود . ادامه مطلب مبارک باد آمد ماه روزه رهت خوش باد، ای همراه روزه شدم بر بام تا مه را ببینم که بودم من به جان دلخواه روزه نظر کردم کلاه از سر بیفتاد سرم را مست کرد آن شاه روزه مسلمانان، سرم مست است از آن روز زهی اقبال و بخت و جاه روزه بجز این ماه، ماهی هست پنهان نهان چون ترک در خرگاه روزه بدان مه ره برد آن کس که آید درین مه خوش به خرمنگان روزه رخ چون اطلسش گر زرد گردد بپوشد خلعت از دیباه روزه دعاها اندرین مه مستجاب است فلکها را بدرد آه روزه چو یوسف ملک مصر عشق گیرد کسی کو صبر کرد در چاه روزه سحوری کم زن ای نطق و خمش آن ز روزه خود شوند آگاه روزه (کلیات شمس، جزء پنجم، ص 137)
ماه رمضان ، ماه خیر و برکت، ماه نزول رحمت، ماه میهمانی و ضیافت الهی، بار دیگر ما را به یک فضای معنوی غیرقابل وصفی می کشاند، فضایی آکنده از عشق به خدا، و دنیایی از صفا و صمیمیت که یک ماه به طول می انجامد. ادامه مطلب آرام باش
باز هم می خوانم
می خوانم از آرامش
می خوانم از سکوت
ثبات
ذهن آرام و بی دغدغه .. . ادامه مطلب در گلستان سعدی شیرازی ، باب عشق و جوانی، یک مثنوی عاشقانه آورده شده است که پدر داستان عاشقانه ی معروف تایتانیک است.... ادامه مطلب
چه كسي مي خواهد من و تو ما نشويم خانه اش ويران باد من اگر برخيزم تو اگر برخيزي همه بر مي خيزند ادامه مطلب
روستاي ناهوک از توابع بخش جالق شهرستان سراوان ، با مختصات جغرافيايي 62 درجه و 20 دقيقه طول شرقي و 27 درجه و 37 دقيقه عرض شمالي ، در فاصله 25 کيلومتري شمال غربي جالق و در 35 کيلومتري سراوان قرار گرفته است. ادامه مطلب
رابعه دختر کعب قُزداری که به رابعه بلخی هم شناخته شدهاست، شاعر پارسیگوی نیمه نخست سده چهارم هجری (۹۱۴-۹۴۳میلادی) است. رابعه همدوره با سامانیان و رودکی بود. بسیاری رابعه را نخستین زن شاعر پارسیگوی میدانند. رابعه از عربهای کوچیده به خراسان بود. پدرش فرمانروای بلخ و سیستان وقندهار و بست بود. و در عرب بودن پدرش هیچ شکی در منابع تاریخی وجود ندارد. ادامه مطلب در این زمانه زمینی که خالی از گسل است کولر:زمانی که یک لر به مکانی رفته باشد و بین ما نباشد وردربرمن : به گویش محلی، برای من هم بردار تفکیک جنسیتی : تف انداختن و لگد زدن به جنس مخالف Frozen : فروزان (با لهجه خارجی) ادامه مطلب محتویات این مطلب جهت آشنایی افراد غیر ایرانی با کلمات و واژه های ایرانی بوده و فاقد هرگونه ارزش دیگریست! باید عرض کنیم که ممکن است برخی لغات دارای شکل املایی یکسان در ایران قدیم بوده اما خب ورژن جدیدش دیگه معنی سابق رو نمیده ! ادامه مطلب
روزی شیخ به همراه چند تن از مریدان مایه دارش حوالی بلوار اندرزگو مشغول دور دور بود. مرا اینگونه باور کن... کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادهارفته... خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته...؟! نمی دانم مرا آیا گناهی هست..؟ که شاید هم به جرم آن ، غریبی و جدایی هست مرا اینگونه باور کن ......
ادامه مطلب
اي بلوچستان تويي اسرار من من بلوچم هر بلوچي يار من اي بلوچستان دواي درد من اي بلوچستان تويي تيمار من توتياي خاك تو در چشم من بوي تو درمان كند بيمار من من بلوچم نام من تاريخ من جز بلوچي كم بود غمخوار من من بلوچم مرد جنگي مرد كوچ مي نوازد مردي ام را تـــار من پير من مرشد كه بوده است در وجود آن محمد بوده است سردار من من مسلمانم مسلماني كنم سنتان مصطفي هم يــــــار من گرچه گرمي ، گرچه خشكي كرده اي بوي خوش داري تويي گلزار من نام حق اندر زبان جاري شده نام حق اندر زبــــــــــان تكرار من من مدارا مي كنم با خار دل مي رود در چشم دشمن خار من ای ایران ای مرز پر گهـر ای خاکت سرچشمه هنر دور از تو اندیشۀ بدان پاینده مانی و جاودان ای دشمن ار تو سنگ خاره ای من آهنم جان من فدای خاک پاک میهنم مهر تو چون شد پیشهام دور از تو نیست اندیشهام در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما سنگ کوهت دُرّ و گوهر است خاک دشتت بهتر از زر است مهرت از دل کِی برون کنم برگو بی مهرِ تو چون کنم تا گردش جهان و دور آسمان بهپاست نورِ ایزدی همیشه رهنمای ماست مهر تو چون شد پیشهام دور از تو نیست اندیشهام در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما ایران ای خُرّم بهشت من روشن از تو سرنوشت من گر آتش بارد به پیکرم جز مهرت در دل نپرورم از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم مهر اگر برون رود چه مي شود دلم مهر تو چون شد پیشهام دور از تو نیست اندیشهام در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما پاینده باد خاک ایران ما
|
|
[ طراحی : سیب تم ] [ Weblog Themes By : Sibtheme] |